خانه عناوین مطالب تماس با من

اوج امتداد فرود

ادبیات

اوج امتداد فرود

ادبیات

تقویم

دی 1387
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30

جستجو


آمار : 1239 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • مردم بی دفاع غزه جمعه 27 دی 1387 23:26
    دوستان فکر می کنید اندیشه هنر ارتباطات انسانی به هر یک از ما چه حکمی در باره جنایاتی که امروزه توسط اسراییل در سرزمین فلسطین صورت می گیرد می کند آیا وجدان بشری می تواند نسبت به این فجایع و قتل عام کودکان و زنان بی تفاوت باشد این یک بیانیه یک فرد سیاسی نیست انسانیت چه می گوید
  • انحصار عشق جمعه 22 آذر 1387 14:32
    خون دل است که می اش نام کرده اند این سرخ وش که در جگر جام کرده اند گور است این دخمه چارگوش دور تو کاشانه اش اگر چه دلا نام کرده اند در انحصار کسی نیست عاشقی ای در حصار خویش تو را خام کرده اند
  • قرون وسطی جمعه 22 آذر 1387 14:24
    هان کـوردلان وقت طرب نیست فریــــــاد زنیم و بی سبب نیست بر بـــــــاد شد آنچه آرزو بـــود جز مرگ و فـنا مرا طلب نیست فکری سخنـی ورای ظلمــــــت انـدر سر و یا میــــان لب نیست هیهـــات که رستمــــــــی بیابی نه در عجم و نه در عرب نیست همتای علـــــــــی میان این قوم از بلـــخ گرفته تا حلـــــب نیست گر رشک برد قـــرون...
  • مرگ آرزوها جمعه 22 آذر 1387 14:19
    پشت این دیوار یاس آرزوهـــــا مرده اند عشق پرپر می زند یاســـها پژمرده اند کوچه ها با پیچ وتاب تا خیابان می روند شاید آنها در مسیــر زندگی را برده اند
  • انتظار نور جمعه 22 آذر 1387 14:18
    زندونی شهر شبم مونده به انتظار نور به کی بگم چی می کشم تو این شبای سوت و کور
  • قصه جزر و مد شنبه 18 آبان 1387 18:18
    می توان از عبور بلمها عشق را ز دریاها رصد کرد موج را می شود چون نهنگی زیر و بالا ندید و لگد کرد می توان سفر مثل ماهی فارغ از قصه جزر و مد کرد گر طمع طعمه را واگذارد سالها زندگی می شود کرد
  • شب سکوت کویر شنبه 18 آبان 1387 18:16
    کویری خشک و سوزان جان من بی ز دنیا مـــــــــــاتم و غم آن من بی تو که حیـــــــــــرون منو تنها گذاری ندونی تــــــــــــــــافلک افغان من بی ته لاله کوهســاری مو گل جو مو دور افتاده خارم ته سمن بو چرا سرگشته هر کوه و دشتم بنـــــــــازم قامتت آخر ته ام گو ز خون پاک تو صحراست رنگین همه یـــــاران یکدل زار و غمگین...
  • قطعه قطعه شنبه 18 آبان 1387 18:06
    می زند فریاد کوی و برزن قصه در هم شکستنم را مثل هر شب این شب تارم سر به بالین حسرت میگذارم می خورم باز غصه از پا نشستنم را خانه لبریز از انجماد است کوچه لنگرگاه باد است کار مهر و مه کساد است می نشینم می نویسم کنج خانه داستان دست و پا بستنم را پیش رو کاغذی پاره پاره رخوت انگشتان خسته را به میدان می کشاند از غزل مثنوی...